مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

رفتی خونه ی خدا خوشا به حالـــــت

دل غریبه چرا با خودت نبـــــــردی

مونده بوده قاب عکست توی دســتم

دل به تنهایی سپردن این چــه دردی

***

ذوق کردی کعبه ی خدا قـشنگِ

از همه جا زایران طوّاف کـــردن

چه سفید پوش شدی لباس احرام

چو فرشتگان به دل اشراف کردی

***

تو هوای عاشقی نقاب و بـــردار

آسمونی صاف و دلها سر مزارن

همه با هم کنج مسجد النبی رو

سر تصویرِ دل و جان می نگارن

***

حاج خانم دیدی اون صفا و مـــروه

چه سعادتی خدا  که به تو بخشــید

سنگ بارون شیاطین ســــفر رو

با نگاهِ گرم تونم نمی باریــــــد

***

دور تا دور حرم نقاشی کـــــردن

با عبادت و درود و هر ســــرودی

با خدا راز و نیازی گفته قلبــــت

دل مراد تو گرفتی خیلــی زودی

***

دل گرفته چونکه رفتی بی خبر

غیر از این آسودگی حجت قبولِ

واقعا بگو هدف عبادتی بـــود

یا به خاطر گردش و جمع پولِ

***

یه حدیثی دل شنید از مردِ صادق

سالی رفتم کعبه رو ثوابی چیــدم

غیر من با شترو علی بن یقطیــن

توی خونه ی خدا کسی ندیـدم

***

چشم پوشی کن برو نیت کن امروز

خاطرات خیلی بد در مکه بستـــــی

خسته ای از این سفر بی من و تنها

جامِ زرینِ دلم  یکجا شکســــــتی

***

جاسم ثعلبی (حسّانی)  09/08/1391

 



:: برچسب‌ها: سنگ باران ,
:: بازدید از این مطلب : 1710
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : سه شنبه 9 آبان 1391
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی